روز یکشنبه ۱٤ مرداد ۱۴۰۳، دومین جلسه دادگاه وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار)، پس از یک سال بازداشت به دلیل عدم حضور وی به زمانی دیگر موکول شد.
روز گذشته همزمان نامه و دفاعیهای از این زندانی سیاسی خطاب به افکار عمومی از سوی سایت بیدارزنی منتشر شد و وی در نامه خود اعلام کرد که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در جلسه دادگاه خودداری میکند.
بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، روز یکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳، وریشه مرادی که در بند زنان زندان اوین به سر میبرد برای اعزام به دادگاه فرخوانده شد اما از حضور در دومین جلسه محاکمه خود خودداری کرد.
همزمان وکلای پرونده که تا کنون از حق دسترسی به پرونده محروم بودهاند در جلسه دادگاه حضور پیدا کرده و خطاب به قاضی صلواتی اعلام کردەاند که موکل آنها در اعتراض به صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی و پخشان عزیزی از حضور در دادگاه خودداری کرده است.
قاضی صلواتی نیز از تعویق جلسه دادگاه به زمانی دیگر خبر داده است.
وریشه مرادی در قسمتی از نامه خود که از سوی بیدارزنی منتشر شده، نوشته است: «احکام ناعادلانهی اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصلهی کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. تظاهر به قدرتمند بودن دولت جدید، ایجاد رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانهی انقلاب ژن، ژیان، آزادی، خیالی باطل بیش نیست. در همین راستا من به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم شدهام. هماکنون نیز پس از گذشت یک سال از بازداشت موقت، در صف انتظار برای برگزاری دومین جلسهی دادگاه، در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی در تاریخ ۱۴ مرداد، قرار دارم. اگر چه میدانم عدم حضور در دادگاه، شاید به عدم خواست دفاع از خویش تعبیر گردد، اما به نشانهی اعتراض به صدور حکم اعدام برای رفقایم شریفه محمدی و پخشان عزیزی، به دادگاه نخواهم رفت و چنین دادگاهی را که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد، به رسمیت نمیشناسم.»
او در ادامه نامه خود نوشته است: «در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظهی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجهی سفید) به دور از چشم دوربینها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم، بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشیام خواندند و گفتند زنانگیات را از دست دادهای! چرا گریه نمیکنی؟ آخرین بار که گریستی چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییدهای؟ سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و … نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.»
این زندانی سیاسی از تاریخ ۱۷ اردیبهشت سال جاری با دستور قاضی صلواتی از حق تماس و ملاقات با خانواده و وکلا محروم شده و وکلای وی تا کنون موفق به دسترسی و مطالعه پرونده نشدهاند.
هفته گذشته پخشان عزیزی، دیگر فعال کُرد متهم به «بغی»، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به اعدام محکوم شد.
اولین جلسه دادگاه وریشه مرادی در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «بغی» از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان برگزار شد. در این جلسه وی اجازه دفاع از خود را نیافت و قاضی ابوالقاسم صلواتی، حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد.
در حالی که قرار بود اولین جلسه دادگاه در تاریخ ۲۴ اردیبهشت برگزار شود، اما به دلایل نامعلوم لغو و وی در تاریخ ۲۵ اردیبهشت با دستور قاضی صلواتی برای بازجویی مجدد به مدت سه روز به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شد. او و پخشان عزیزی در اعتراض به این انتقال به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا زدند.
وریشه مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ پس از انجام فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی در شهر کرمانشاه، زمانی که قصد بازگشت به سنندج را داشت، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در ورودی این شهر بازداشت شد.
او ۱۳ روز نخست بازداشت را در بازداشتگاه این نهاد امنیتی در سنندج گذراند و پس از آن به بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران منتقل شد. وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۲ پس از تحمل ۵ ماه سلول انفرادی به بند زنان زندان اوین انتقال یافت.( حقوق بشر کردستان ۱٤ مرداد ۱۴۰۳)
با توجه به اینکه حکومت جمهوری اسلامی ایران به رهبری اقای خامنه ای گوشی برای شنیدن اعتراض و نقد را به قتل و جنایات خود علیه مردم بیگناه ایران را ندارد دست به سرکوب اعضای جامعه و صدور احکام سنگین میزند که هیچ عنوان قابل
تایید نیست .
فعال حقوق
بشر در ایران کوثر ولیزاده
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen